خانواده ما

یک خانواده گرم و مهربان با دو پسر خیلی خوب

خانواده ما

یک خانواده گرم و مهربان با دو پسر خیلی خوب

چند خاطره از علی و حسین از موتور گرفته تا قویترین مردان جهان

حسین حسابی عشق موتور شده. به موتور هم می گه « دو دو »  هر وقت می ریم توی پارکینگ پشت سرهم میگه « دودو دودو » و می خواد سوار موتور باباش بشه.

             علی حواست باشه روی موتور من باید جلو بشینم ها ! حواسمم پرت نکن.

 

حالا اگه موتور نباشه با سه چرخه هم می شه ساخت. به شرطی که کاری به کارم نداشته         باشین تا من تنهایی سوارش بشم.

 

تازه حسین حتی اگه موتور و سه چرخه هم نباشه یه کامیون اسباب بازی بزرگ داره که قسمت بارش رو می کنه و خودش میره سوار می شه و پا میزنه و جلو میره. بعضی وقتها هم علی یه نخ به کامیون می بنده و کامیونو می کشه و ادای قویترین مردان رو درمیاره. تازه زمان بندی و رکورد شکنی هم می کنه. این وسط حسین هم حسابی خرکیف می شه.

نظرات 1 + ارسال نظر
خاله فاطمه سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:05 ب.ظ

به این میگن کار آفرینی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد