علی همچنان علاقه ش به جغرافی و یادگیری نقشه و شهرها و کشورها و حتی کهکشان ها در حال افزایشه. توی عید که اطلش جغرافیاش رو شب هم با خودش میبرد توی تخت و تا خوابش ببره نگاهش می کرد.
دیروز توی مدرسه تو حل مسئله های ریاضی اول شد. بعد هم تا آخر سال مبصر کلاسشون شد. دیروز خیلی خوشحال بود و تا از سر کار بهش تلفن کردم این خبر خوش رو بهم داد. من هم حسابی به داشتن یه همچین پسر خوبی افتخار کردم. خدایا شکرت.
همه هندونه زیر بغل بچه شون می ذارن. ما بادکنک
چقدر صبح زود بیدار شدن و مدرسه رفتن سخته اونم بعد از سه هفته تعطیلی و بخور و بخواب کردن