خانواده ما

یک خانواده گرم و مهربان با دو پسر خیلی خوب

خانواده ما

یک خانواده گرم و مهربان با دو پسر خیلی خوب

وقتی علی کوچک بود

چون در زمان کوچیکی های علی امکانات نبود و نمی شد وبلاگ زد، در اینجا هرچند مدت یه بار هرچی از اون زمانها یادم بیاد می نویسم.

علی اون وقت ها شنیده بود ما می گیم شلوارت رو پات کن، کفشت رو پات کن، فکر می کرد اسم پا، پات است. بعد می گفت مامان شلوارم رو پاتم کردم. 

پرسپولیس قهرمان

علی یه مدتی میشه که عاشق فوتبال شده و تمام بازی های لیگ برتر رو دنبال می کنه. ( البته اینو بگم که این واژه های لیگ برتر و تفاضل گل و ... رو من تازه دارم از علی یاد می گیرم.) چند روز پیش پرسپولیس بازی داشت و علی هم به همراه باباش با جدیت بازی رو از تلویزیون دنبال می کرد. به من هم کلی سفارش کرد دعا کن پرسپولیس بازی رو ببره که البته خوشبختانه برنده هم شد. راستش از اینکه علی روحیه پسرونه داره و دنبال فوتباله خوشحالم اما از یه جهت هم تاحدی نگرانم که نکنه کم کم باعث بشه زمان درس خوندن و مطالعه اش رو هم با فوتبال دیدن پر کنه. به هرحال خیلی هم نمیشه بهش سخت گرفت. بالاخره پسره دیگه.